موزه ها به مثابه "مقصد" درادبیات گردشگری به عنوان مکانی برای تعامل بازدیدکننده با آثار و مفاهیم شناخته شده و با رویکردی مخاطب محور، به هدف شناخت دریافت بازدیدکنندگان، تجربه بازدید از موزه را در اولویت پژوهشی خود قرار داده اند. با گذشت دو دهه از شکل گیری دانش واژه تجربه بازدیدکننده موزه که صورت دانشی آن توسط جان فالک و لیندا دیرکینگ مطرح شد، گسیختگی و ابهام در تبیین مؤلفه های اصلی و عوامل مؤثر در آن وجود دارد. در این مقاله با هدف تبیین مفهوم تجربه بازدیدکننده موزه، از روش اسنادی و مطالعه کتابخانه ای به منظور گردآوری داده ها استفاده شده است و با روش بازبینی سیستماتیک منابع و به شیوه فراترکیب، به تبارشناسی و تحلیل آرای نظریه پردازان برای شناخت تجربه بازدیدکننده موزه و شاخصه های آن، پرداخته است. با تحلیل این یافته ها چارچوب تحلیلی و مدل مفهومی تجربه بازدیدکننده موزه و عوامل شکل گیری و مقوله های آن ارائه شده است. عوامل شکل گیری در دو گروه درون فردی و برون فردی تقسیم و تحلیل شده اند. عوامل درون فردی شامل مجموعه ای دانش ها و تجربه های گذشته، علاقه ها و انتظارات است. عوامل برون فردی به سه دسته تقسیم می گردد: 1. عوامل فیزیکی-محیطی که دربردارنده عناصر فضایی و بصری که به حس بودن شخص در محیط وابسته اند، 2. عوامل اجتماعی و فرهنگی که دربرگیرنده متغیرهای همراهان و بافت فرهنگی است، 3. زمان به عنوان بستر شکل گیری و ماندگاری تجربه به عنوان متغیری مؤثر در نظر گرفته شده است.